۳۲ مطلب توسط «سعید خسروی گشتاسب» ثبت شده است

تمـــام

تمام شدم  من
تمام
میدانی؟
تمام شدم
مثل پاکت سیگار

بکوب در تب من درد نغمه هایت را
برقص در من دیوانه هجمه هایت را
دروغ کن دروغ کن دروغ ...
میدانی؟

دروغ کن
همه ی خواب را خیالم را

چقدر از ته این شعر ها سرک بکشم؟
به دود دل بزنم , درد را درک بکشم؟

چقدر با تو از این حرف ها نگویم تا
به عشق شک کنم و عشق را به شک بکشم؟

بیا ... درون من از اعتقاد سیرم کن
از این همه هیجان زیاد سیرم کن

تو اصل شعر منی من شبیه ترجمه ام
بکوب معجزه را در درون جمجمه ام

بکوب در نخ آخر , که تار تر بشوم
خمار بودم از اول خمار تر بشوم

بکوب در من دیوانه هجمه هایت را
تمام شدم من ...تمام .... میدانی؟






۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

فلسفه



شاید تمام زندگی یک لحظه باشد چون

من لحظه هایی را که میفهمم به یادم هست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

بگو

بگو

بمان , بگو , بنویس

عشق ردپای من است

هوای تک نفره نیست

این هوای مـــن است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

سرطان عشـــق


مرا گفتند میمیری

چرا که سخت بیماری

تمام عکس و اسکن ها

تمام آزمایش ها

مرا مرده نشان دادند

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

بیـــــا


دلم را خاک کن , بشکن
خدا را دود کن در من 
تمام شهر را غی کن 
مرا مسدود کن در من

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

درد درون


تو خیالی که به سمت جنون شکسته شدی 
و از زمان خدا تا کنــــــــــــون شکسته شدی

تمــام درد تو این نیست کــــــــــاش اینها بود
تو از درون خودت تا درون شکـسته شـــــدی

تو دست حسرت یخ بسته ای که بر در مرگ
میان قامت قرن و قـــــــرون شکسته شدی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

زندگی چیست؟

زندگی


مثل عکاسی هست

با اتاقی تاریک


آینه ذهن کسی است 

که تو را میفهمد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

فاصله دو انسان


بین من با تو زمین نیست , زمان هست , خداست

بین من با تو همین پنجره هم فاصله هست


من از این پنجره یک دشت شقایق دیدم

و تو انگار خدارا اما...


من نمیدانستم 

که خدا بــــــوی شقایق دارد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

محاسبات عشق

روابط ریاضی میگوید یک تقسیم بر یک خود یک میشود و ادبیات میگوید آن فرد نابود میشود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تدفین درد...


ما را بپوشانید 
در یک روز بارانی
در یک هوای سرد 
آری
در زمستانی...
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰