شاید تمام زندگی یک لحظه باشد چون
من لحظه هایی را که میفهمم به یادم هست
بمان , بگو , بنویس
عشق ردپای من است
هوای تک نفره نیست
این هوای مـــن است
مرا گفتند میمیری
چرا که سخت بیماری
تمام عکس و اسکن ها
تمام آزمایش ها
مرا مرده نشان دادند
مثل عکاسی هست
با اتاقی تاریک
آینه ذهن کسی است
که تو را میفهمد
بین من با تو زمین نیست , زمان هست , خداست
بین من با تو همین پنجره هم فاصله هست
من از این پنجره یک دشت شقایق دیدم
و تو انگار خدارا اما...
من نمیدانستم
که خدا بــــــوی شقایق دارد
تمام واژه ها سفید میپوشند